طراحی صحنه سینمایی چیست ؟

پیش از هر چیز, هر نوع فیلم با هر زمینه، محتوا و قالبی , زبان خاص خود را می طلبد و از همین رو طراحی صحنه خاص خود را نیاز دارد . هنر طراحی صحنه و کاربرد آن به عنوان یک عامل اصلی و مهم اجرایی, در تاریخ سینما کمتر مورد بررسی «واقعی» قرار گرفته است . از دلایل بد اقبالی آن می توان به تخصصی بودن این حرفه و میدان عمل وسیع آن که به دانش بسیار گسترده در همه هنرها و فن ها نیاز دارد اشاره داشت .
از سویی دیگر در یک فیلم خوب تمام قابلیتها و ارزشهای موثر طراحی صحنه چنان با تار و پود مفاهیم و شکل فیلم درآمیخته که تفکیک آن از بدنه اصلی فیلم ناممکن است .
به جرات می توان گفت که ویژگیهای طراحی صحنه یک فیلم, نشان دهنده سبک , روش و نوع جهان بینی خاص کارگردان آن است.
کارکرد طراحی صحنه در سینما:
.1برای القاء احساس بیشتر مثلاً در یک نمای خارجی فیلم جاده ساخته فلینی، شهر و کوهستان، آسمان و درختان بیانگر احساس تنهایی بازیگر دختر می باشد.
.2نشان دادن زیبایی زندگی در هر جزء واحد تصویر (فریم): با نشان دادن خطوط عمودی, افق و مورب برای القای حالت روحی و روانی بازیگر و یا اشیاء.
.3کمک به شخصیت پردازی: مثلاً در فیلم نیاز (علیرضا داوود نژاد-1372) که درطراحی صحنه خانه رقیب بازیگر اصلی (حتی، بدون وجود بازیگر) تنها از طریق نمای نقطه نظر (P.O.V) و با پَن 360 درجه به شخصیت او پی میبریم.
.4به عنوان یک شخصیت: مثلاً: قصر مجلل کین در فیلم همشهری کین ساخته اورسن ولز و یا ناحیه صنعتی شهری راونا در فیلم صحرای سرخ ساخته آنتونیونی که می توان بعنوان شخصیت اصلی فیلم از آنها یاد کرد.
.5برای نشان دادن یا رساندن یک مفهوم: پلکان در فیلم پیشخدمت فرانچسگو لوزی به مثابه گونه ای میدان نبرد برای بیان مفاهیم روانشاختی موقعیت نسبی هر یک از دو مرد (ارباب و مذکر)
تفاوتهای طراحی صحنه در تئاتر و سینما:
.1ملاحظات مکانی و فضایی : صحنه های تئاتری منحصراً لانگ شات هستند (اندازه ی ثابت) و در غیر این صورت باید به قرارداد گذاری با تماشاگران متوسل شود در صورتیکه اندازة نمای تصویر در سینما متفاوت و متنوع است.
.2در طراحی صحنه تئاتر فقط در مدت کوتاهی می توان ناحیه محدود و کوچکی را منعکس کرد چون تماشاگران بی طاقت می شوند اما در سینما، با دکوپاژ (نمابندی) و کادربندی تصاویر می توان نماهای بسته (مدیوم شات)، کاملاً بسته (کلوزآپ) و بسیار بستهتر (اکستریم کلوز آپ) را به تماشاگران در طول مدت فیلم بارها و بارها نشان داد.
.3در تئاتر از خطوط عمودی، افقی و مورب در یک صحنه برای القای حالات روحی و روانی استفاده میشود اما در نمای لانگ شات، ولی در سینما در میانه صحنهها و گفتارها نیز میتوان از آنها برای همین منظور بهره برد.
.4آزادی بیشتری برای صحنه پردازی در سینما وجود دارد: نماهای خارجی (لوکشین خارجی)
.5در سینما صحنه به عنوان یک شخصیت مطرح می شود.
.6در سینما پرداخت به جزئیات صحنه عملی است، یعنی: امکان طراحی های گوناگون از یک صحنه برای نماهای گوناگون از همان صحنه وجود دارد.
.7در سینما صحنه می تواند به عنوان کانون توجه اصلی فیلم جلب توجه کند.
طراح صحنه سینما کیست ؟
در ساده ترین تعریفش, خالق اصلی فضای بصری و مسئول و ناظر ساخت و اجرای دکور و همچنین تهیه لباس براساس طرح های از پیش تهیه شده است .
او به انتخاب شکل معماری لوکشین های فیلم می پردازد و نیز طراحی دکور, لباسها و لوازم صحنه و همچنین نظارت بر ساخت و اجرای آنها را بر عهده دارد .
طراح صحنه با تحلیل مجموعه برداشتهای کارگردان از فیلمنامه و نیز نظرات شخصی و سبک خود در مرحله پیش تولید (مهم ترین , جذاب ترین و حساس ترین لحظه های شکل گیری و خلق یک فیلم) پایه و اساس طرحهای خویش را برای تجسم فضای مطلوب به دست می آورد.
مراحل کار طراح صحنه در سینما:
الف- مرحله پیش تولیدی:
- مرحله بحث, بررسی و گفتگو و مشورت دائمی با کارگردان و فیلمنامه نویس که طرحها و سیاه مشق های اولیه شکل می گیرد.
- طرحهای نهایی دکورها و لباسها براساس حرکت بازیگران و دوربینی, تحرک درونی فیلم, نیازهای دوربین, میزانسنها و سبک کارگردان با مشورت مدیر فیلمبرداری, طراح صحنه و کارگردان شکل واقعی و اجرایی میگیرد.
- مرحله ساخت و اجرای طرحهای نهایی (سرو کله زدن با مدیر تولید و تهیه کننده برای تامین حداقل بودجه لازم و بالا بردن کیفیت اجرایی دکور و لباسها)
ب- مرحله تولید :
طراح صحنه در این مرحله در کنار فیلمبردار و کارگردان قرار دارد و در انتخاب زوایای دوربین, کادر و ترکیب بندی تصویر و غیره پیشنهادهای خود را ارائه می دهد و اگر صحنه ای به دلایلی به تغییراتی نیاز داشت, خیلی سریع و با قوه تخیل و ارائه فکری جدید, راه حلی برای شکل می یابد .
ویژگیهای یک طراح صحنه موفق سینما:
1. یک طراح صحنه به دلیل نوع کارش باید با زبان و کاربرد مفاهیم و سبکهای سایر هنرها (معماری, نقاشی و … ) آشنایی داشته باشد.
2. به علت سروکار داشتن با فیلمنامه می بایست با اصول درام، ادبیات نمایشی و فیلمنامه، روشهای تجزیه و تحلیل فیلم، شناخت عناصر سینما, جامعه شناسی هنر، روانشناسی، تاریخ، باستان شناسی و حتی اساطیر را نیز به درستی بشناسد.
3. او باید مسائل فرهنگی و اجتماعی هر دوره و قرنی را مطالعه , بررسی و نقد کرده تا بتواند از دیدگاه شخصی خود سبکی ویژه را در کارش رعایت کند و همچنین باعث اعتلای سطح فرهنگ عمومی مخاطبانش شود.
4. طراح صحنه بنا به ضرورت اجرای فیلمنامه و رعایت اصول اجرای دکور و با نوآورهای هنرمندانه, باید به عنوان یک صنعتگر مبتکر نیز با مواد و امکانات ساخت دکور آشنا باشد و جنبه های اقتصادی تولید را در نظر بگیرد.
سیر تاریخی طراحی صحنه در سینما
دوران طلایی طراحی صحنه:
این دوران از زمان پیدایش سینما تا اواخر دهه 1920 می باشد که بهترین و برجسته ترین دوران طراحی صحنه از نظر خلق فضاهای ناب هنری است این دوره از نظر بیان و سبک، تاثیری عمیق و بنیادین بر کارگردانان و طراحان صحنه در دهه های بعدی تاریخ سینما می گذارد.
همزمان با تولد و رشد تدریجی «سینماتوگراف» صحنه آرایی تئاتری قرن نوزدهم در مسیر تحولات فکری و شیوه اجرای صحنه, ابتدا برای رقابت با سینما (پدیده جدید آن دوران) از نظر تکنولوژی ساخت دکور و پیشرفتهای فنی به جایی رسید که انجام هر نوع کاری را در صحنه ممکن می نمود اما این مبارزه به دلیل امکانات فنی و قدرت زبانی سینما, تئاتر را به سوی تفکرات عمیق و ناب تئاتری و نوآوری در طراحی فضا و صحنه رهمنون کرد.
سینما از بدو پیدایش، با دو نوع نگاه به تفکر و گرایش روبرو بوده است:
الف) فیلم های واقع گرایانه « لوییلومیر » (با ماجراهایی از زندگی روزمره در فضای واقعی به عنوان دکور پس زمینه)
ب) فیلم های خیالی « ژرژمه له لیس » (با داستانهای تخیلی در فضایی براساس توهم و تخیل با دکورهای نقاشی شده و ترفندهای تصویری که همه در پلاتو خلق شده اند.)
در حقیقت « ژرژ ملی یس » از اولین طراحان صحنه در سینما بود که کل فضای فانتزی فیلمهایش را از طریق نقاشی خلق می کرد دکورهای که از لحاظ سبک رنگ آمیزی و بافت به شیوه صحنه آرایی تئاتر همان سالها بود.
در آغاز قرن 20, «ادوین. اس. پورتر» با فیلم سرقت بزرگ قطار (1903) برای نخستین بار در سینمای نوپا نقش تدوین و همخوانی مکانهای واقعی (دکورها) را در مسیر پرورش و پیشبرد داستان مطرح کرد. در حقیقت برای اولین بار در این فیلم فضاهای واقعی به صورت پیوسته و در ارتباط با هم، زمان و مکان وقوع و پیشرفت داستان را بازگو می کردند.
سینمای صامت:
در این سینما، با یکی از دو عنصر اصلی, یعنی صدا بیگانهایم، بنابراین در این دوران، نقش تصویر، بسیار پراهمیت و تعیین کننده بود. اهمیت فضای بصری این فیلم ها در به تصویر درآوردن حالت دراماتیک اثر ادبی, به ضرورت و نیاز ظاهری و درونی فیلمنامه بستگی داشت.
در سینمای صامت, ارزش و نقش دکور بیانی چه در شکل انتزاعی اش و چه درشکل واقعی خود همراه با تمامی عناصرش در خلق یک اثر سینمایی نمایان شد و دکور از نظر انعکاس مکانی و مفاهیم هنرمندانه به عنوان یک اثر هنری , اهمیت یافت.
با ورود صدا به سینما و پیدایش سینمای ناطق، از نقش و قدرت بیانی تصویر محض و دکور تا حدودی کاسته شد. فیلم ها از نظر بصری، واقع گرایانه شدند، اما به تدریج هنرمندانی صاحب سبک نظیر «هانسدریر» (1966-1855) با تاثیرپذیری از تجربههای فیلمهای اکسپرسیونیستی گذشته در زمینه طراحی صحنه و دکور, بار دیگر به فضای فیلم ها, مفهوم و ارزش عمیق بصری بخشیدند.
مثل طراحی «درایل سیلورا» و «ون لنت پولگلاس» در فیلم همشهری کین (اورسن ولز) در 1941 که از نظر تکنیک اجرایی و شیوه بیانی دکور تحت تاثیر سبک اکسپرسیونیستی بود که زبانی نو در فضاسازی و استفاده از عناصر صحنه خلق کرد.
ویژگی های دکورهای اکسپرسیونیستی:
1.بسیار ساده شده (استرلیزه) هستند.
2. فضایی غیر واقعی و تغییر شکل یافته و به دور از ظواهر واقعی را خلق می کنند.
3.استفاده از سطوح کج, خطوط سیاه و مورب و شکسته در آن بسیار دیده می شود.
4. نورپردازی و رنگ آمیزی تاریک و روشن دارند.
طراحی صحنه و تاثیر معماری در آن:
معماری: هنر ساختن و خلق کردن, هنر طراحی و ایجاد فضای زیست بر اساس آرمانها و نیازهای انسان و جامعه اوست. یک اثر معماری از طریق اجزاء, شکل و سبک خود منعکس کننده خصوصیات و حال و هوای انسان و جامعه و دوران اوست.
انتخاب یا خلق هر «نوع» یا «سبک» معماری, مهم ترین عامل الهام دهنده طراح صحنه سینما, در تجسم فضای مطلوب هر فیلم است.
یک طراح صحنه (مانند یک معمار) علاوه بر آشنایی با تاریخ تحول سبکهای معماری و نیز کاربرد فنی و هنری آن, می بایست فضای خلق شده را از نظر کاربرد نمایشی نیز تجزیه و تحلیل کند.
شکوفاترین دوران هنری طراحی صحنه از نظر زیبایی شناسی تصویر و مفاهیم جدیدی که عرضه می دارد به زمانی برمی گردد که این هنر تحت تاثیر «نهضت معماری مدرن»بوده است.
یکی از اصول مورد توجه معماری پست مدرن (هم برای هنرمندان معمار و نخبگان فکری جامعه و هم برای توده مردم) که مضمونی «نیچه ای» دارد, مساله زیبایی بخشیدن به زندگی است.
ویژگیهای معماری پست مدرن:
1. دستورالعمل جدی و لازم الاجرا صادر نمی کند.
2. اصول زیربنایی معماری مدرن را می پذیرد اما برخی از اجزاء آن را نقد می کند.
3. ضد تاریخ, ضد طنز یا نمایش نیست.
4.به گذشته های دور و اساطیر توجهی خاص دارد.
5. از عناصر معماری گذشته صرفاً به عنوان تزئینات چشم گیر استفاده می کند.
6. ضد نمادگرایی و شکل نمایشی قالب ها نیست.
7. به قصه پردازی , تجسم رویا و اسطوره و فضاهای تخیلی گرایشی دارد.
8.اهمیت ویژه به تصویر پردازی و شمایل سازی دارد.
9. در حال تحول به سوی بناهای استعاره ای است که نوعی فضای جدید و پرابهام را می سازد.
در دهه 1980 این سبک معماری (پست مدرن) به عنوان یک دیدگاه جدید درشیوه طراحی صحنه و دکور فیلم, کاملاً نمایان شود تا جائی که زیر بنای اصلی فکری سینماگران جوان نسل حاضر را تشکیل می داد.
ویژگی های سبک فیلمهای آینده نگر (افسانه ای, علمی ـ تخیلی):
1. این گونه فیلم ها بیشتر در سنت فیلمسازی «نوآر» و سبک نئواکسپرسیونیستی دهه های 1930 و 1940 ریشه دارند (که با دیدگاههای جدید در شکلهایی جنون آمیز بازسازی و خلق میشوند.)
2. وجود حس حسرت به گذشته (نوستالوژی) درونمایه فیلمنامه و فیلم.
3. تعلقات ذهنی آنها به شاهکارهای کلاسیک که در تار و پود فیلمهایشان نمایان و مجسم است که این تاثیرات بیشتر در سبک بصری این فیلم ها دیده میشود.
4. ظهور دو نوع معماری فوتوریستی و فاشیستی ایتالیا در طراحی صحنه که با پرداختی نئواکسپرسیوئیستی, (کلاً تفکر سبک پست مدرنیسم) در تمامی عناصر فیلم که حالتی نمادگونه و استعاری را به اجزای دکور و کل فضا میدهد.